اینو در جواب اونیکه میخواد واقعیت و دیکتاتور بودن شاه رو ماسمالی کنه نوشتم :
هویدا در صدد برآمد که نشریهٔ فکاهی دیگری را که خود بر آن نظارت داشته باشد، در مقابل توفیق عَلَم کند؛ ازاینرو، با کمک مالی فراوان، امتیاز مجلهٔ فکاهی کاریکاتور را به محسن دولّو واگذار کرد و تعدادی از طنزنویسان توفیق در آن مجله مشغول شدند (بهزادی، ج ۳، ص ۳۴۲؛ حسین توفیق، مصاحبهٔ مورَّخ ۲۱ آبان ۱۳۸۱). توفیق همچنان موفق بود، تا اینکه در تیر ۱۳۵۰ به دستور هویدا برخلاف قانون توقیف شد. هرچند مقامات دولتی سند و مدرکی بهجا نگذاشتهاند، ولی مدیران توفیق برای دستیابی به اسناد توقیف، نامههایی به شهربانیهای کشور فرستادند. پاسخ شهربانیها بههمراه تعدادی صورتمجلس، حاکی از توقیف نشریهٔ توفیق از سوی دولت به دست برادران توفیق افتاد و براساس آن علیه توقیف غیرقانونی توفیق به دادگستری شکایت کردند. این کار خشم هویدا را افزون کرد و به دستور او تمام نشریات مربوط به توفیق برخلاف قانون توقیف و چاپخانهٔ توفیق نیز لاکومُهر و تعطیل گردید. تعطیلیِ توفیق *به دستور مستقیم شاه* انجام گرفت، زیرا اهمیت توفیق چنان بود که هویدا نمیتوانست بدون اجازهٔ شاه آن را توقیف کند. ولی درحقیقت علت اصلی تعطیلی توفیق، همسو نبودن شیوهٔ آن با سیاستهای حکومتی و انتقادهای روزافزون از دستگاه حاکم بود (حسین توفیق، مصاحبهٔ مورَّخ ۲۱ آبان ۱۳۸۱)
دوست گرامی، منبع دیدگاه من این قسمت از سخنان آقای عبدالمجید مجیدی بود: "شماره ای از روزنامه توفیق که توقیف شد و در پی آن روزنامه بسته شد، شماره ای بود که راجع به هویدا و خانم ایشان یک شوخی زننده ای کرده بودند و روی آن صبر و خوصله دستگاه به حد نهایی خود رسید و جلوی آن را گرفتند... تصور نمی کنم هویدا راجع به یک شوخی، حتی اگر زننده هم باشد... جلوی کار را بگیرد. برای اینکه هویدا با خانواده توفیق ها آشنایی داشت و بعدها هم خیلی به آنها کمک کرد و حتی یکی از برادران توفیق که در سازمان برنامه بود و مدتها بود که حقوق می گرفت اما سر کار نمی آمد وقتی من خواستم اخراجش کنم گفتند نکن و جلوی اقدام مرا گرفتند و این نشان می داد که هویدا با آنها دوست بود... اما چرا جلوی روزنامه را گرفتند به آن صورت... این را من نمی توانم بگویم که هویدا تنها تصمیم گیرنده این کار بوده، نمی دانم و بنا بر این جواب درستی نمی توانم بدهم..." (مصاحبه با عبدالمجید مجیدی، بنیاد مطالعات ایرانی، تاریخ شفاهی ایران، سال 1982 میلادی)
البته این را همه می دانیم که رژیم پهلوی در دهه پنجاه این مجله را برای همیشه توقیف کرد
و دیگر اجازه انتشار آن را نداد... قبل از آن هم چند بار انتشارش متوقف شده بود.
دلیل توقیف مجله توفیق را هم بگوییم بد نیست. کاریکاتوری چاپ کرده بود از همسر امیرعباس هویدا، نخست وزیر وقت که در جواب هویدا که از او پرسیده بود "چرا ازم طلاق میخوای؟ " پاسخ داده بود "برو از دولت بپرس"..! البته منظور، "دولت" و دستگاه نخست وزیری نبود، منظور چیز دیگری بود! مجله به دلیل این اهانت به نخست وزیر به حکم دولت توقیف شد. البته انتقاد از هویدا و کابینه او روال همیشگی مجله توفیق بود. اما زمانی که طنازان مجله توفیق پای در حریم زناشویی و خانوادگی آقای نخست وزیر گذاردند، دیگر کاسه صبر دولت هم لبریز شد. قضاوت در مورد درستی یا نادرستی توقیف این مجله با دوستان...
البته این را همه می دانیم که رژیم پهلوی در دهه پنجاه این مجله را برای همیشه توقیف کرد
و دیگر اجازه انتشار آن را نداد... قبل از آن هم چند بار انتشارش متوقف شده بود.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی توفیق - شماره مخصوص سفر به ماه
هویدا در صدد برآمد که نشریهٔ فکاهی دیگری را که خود بر آن نظارت داشته باشد، در مقابل توفیق عَلَم کند؛ ازاینرو، با کمک مالی فراوان، امتیاز مجلهٔ فکاهی کاریکاتور را به محسن دولّو واگذار کرد و تعدادی از طنزنویسان توفیق در آن مجله مشغول شدند (بهزادی، ج ۳، ص ۳۴۲؛ حسین توفیق، مصاحبهٔ مورَّخ ۲۱ آبان ۱۳۸۱). توفیق همچنان موفق بود، تا اینکه در تیر ۱۳۵۰ به دستور هویدا برخلاف قانون توقیف شد. هرچند مقامات دولتی سند و مدرکی بهجا نگذاشتهاند، ولی مدیران توفیق برای دستیابی به اسناد توقیف، نامههایی به شهربانیهای کشور فرستادند. پاسخ شهربانیها بههمراه تعدادی صورتمجلس، حاکی از توقیف نشریهٔ توفیق از سوی دولت به دست برادران توفیق افتاد و براساس آن علیه توقیف غیرقانونی توفیق به دادگستری شکایت کردند. این کار خشم هویدا را افزون کرد و به دستور او تمام نشریات مربوط به توفیق برخلاف قانون توقیف و چاپخانهٔ توفیق نیز لاکومُهر و تعطیل گردید. تعطیلیِ توفیق *به دستور مستقیم شاه* انجام گرفت، زیرا اهمیت توفیق چنان بود که هویدا نمیتوانست بدون اجازهٔ شاه آن را توقیف کند. ولی درحقیقت علت اصلی تعطیلی توفیق، همسو نبودن شیوهٔ آن با سیاستهای حکومتی و انتقادهای روزافزون از دستگاه حاکم بود (حسین توفیق، مصاحبهٔ مورَّخ ۲۱ آبان ۱۳۸۱)
دلیل توقیف مجله توفیق را هم بگوییم بد نیست. کاریکاتوری چاپ کرده بود از همسر امیرعباس هویدا، نخست وزیر وقت که در جواب هویدا که از او پرسیده بود "چرا ازم طلاق میخوای؟ " پاسخ داده بود "برو از دولت بپرس"..! البته منظور، "دولت" و دستگاه نخست وزیری نبود، منظور چیز دیگری بود! مجله به دلیل این اهانت به نخست وزیر به حکم دولت توقیف شد. البته انتقاد از هویدا و کابینه او روال همیشگی مجله توفیق بود. اما زمانی که طنازان مجله توفیق پای در حریم زناشویی و خانوادگی آقای نخست وزیر گذاردند، دیگر کاسه صبر دولت هم لبریز شد. قضاوت در مورد درستی یا نادرستی توقیف این مجله با دوستان...
و دیگر اجازه انتشار آن را نداد... قبل از آن هم چند بار انتشارش متوقف شده بود.